مشاهده و تعقیب بشقاب پرنده در تهران سال 1355
اخرین اخبار و مدارک از بیگانگان فرازمینی و عجایب شگفت انگیز گوشه و کنار دنیا
تاریخ : پنج شنبه 20 / 4 / 1392
نویسنده : مهدی نیکخواه

از بهترین و شاید کم نظیرترین مدارک رویارویی بشقاب پرنده ها و هواپیماهای نظامی مربوط به سال 1976 و  تقابل این اشیا ناشناس پرنده و جت های فانتوم II در محدوده آسمان شهر تهران است که تا به امروز برخی از زوایای این حادثه همچنان در پرده ابهام قرار دارد . این واقعه هنگامی رخ داد که در 19 سپتامبر1976 مرکز فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران شی پرنده ناشناسی را در محدوده آسمان تهران شناسایی کرد, نکته مهم در این حادثه تاثیرات ناشناخته الکترومغناطیسی شی پرنده ناشناس بروی سیستمهای الکترونیکی بود .  دو فروند هواپیمای جت فانتوم F-4 که به صورت مستقل اقدام به رهگیری اشیا ناشناس پرنده(UFO) کرده بودند تمامی سیستمهای الکترونیکی و ارتباطی آنان مختل شده و از کار افتادند و حتی در یک مورد هواپیما قادر به شلیک موشکهای خود به هدف نیز نبود وهر دو به ناچار از شی پرنده دور شدند . این حادثه به سرعت مورد توجه سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا(DIA) , سازمان امنیت ملی آمریکا  (NSA)  و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(CIA) قرار گرفت و تعدادی از پرسنل ایرانی که مستقیما در این حادثه حضور داشتند مورد بازجویی قرار گرفتند.  اگر چه  با گذشت زمان برخی از این نکات مبهم و سوالات بی پاسخ آن به تدریج با خارج شدن و انتشار مدارک مربوط به این حادثه از حالت محرمانه بودن روشن شده است اما همچنان نکات و ابهامات بیشماری وجود دارد که به نظر نمیرسد تنها با بررسی تنها این حادثه امیدی به یافتن پاسخی برای آن داشت اما میتوان امیدوار بود که با در کنار هم چیدن مجموعه مدارک بدست آمده از حوادث مختلف به نتیجه ای مثبت دست یافت با ما باشید تا گذری بر این حادثه داشته باشیم .

شرح  واقعه :

در حدود ساعت 12:30 بامداد روز 19 سپتامبر1976مرکز فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران چندین تماس تلفنی در فواصل زمانی کوتاه از منطقه شمیران در شمال تهران  دریافت میکند که تعدادی از آنان گزارش دیدن یک شی پرنده در آسمان و تعدادی دیگر از دیدن یک شی نورانی شبیه به هلیکوپتر خبر میدادند . هنگامی که مرکز فرماندهی نیروی هوایی مطمئن شد که هیچ هلیکوتر و هواپیمایی متعلق به نیروی هوایی و یا سازمان دیگر در آن محدوده حضور ندارد با تیمسار همافر نادر یوسفی جانشین فرمانده عملیات نیروی هوایی و فرد سوم نیروی هوایی شاهنشاهی ایران  تماس گرفته میشود و در جریان امور  قرار میگیرند  . تیمسار یوسفی در اولین واکنش, احتمال مشتبه شدن ساکنین شمیران از دیدن ستاره زهره که درآن فصل از سال درخشانترین اجرام سماوی است به جای شی ناشناس نورانی میدهد اما بعد از صحبت با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و گزارش آنان مبنی بر دیدن یک جرم نورانی که بسیار بزرگتر از یک ستاره است این فرضیه منتفی میشود و  تیمسار یوسفی تصمیم به شناسایی و رهگیری این شی نورانی ناشناس میگرد .

TehranUFOIncidentUFO

در حدود ساعت 01:30 بامداد یک فروند هواپیمای فانتوم F-4 از پایگاه هوایی شاهرخی (همدان) به پرواز در می آید و با حداکثر سرعت به سمت تهران و محل رویت شی ناشناس پرنده حرکت میکند , در فاصله 70 مایلی (112 کیلومتر) هدف , خلبان از رویت بصری یک شی ناشناس نورانی میدهد( که محتمل نور زیادی ساطع میکرده که از این فاصله تشخیص داده شده) و به سمت شی ناشناس نورانی حرکت میکند , در فاصله 25 مایلی ( 40 کیلومتری) شی ناشناس ناگهان تمام دستگهای مسیریاب(قطب نما و…) و سیتمهای الکترونیکی هواپیما به همراه سیستمهای ارتباطی  مختل میشوند و از کار میافتند و خلبان درمانده و متحیر از این حوادث بعد از سعی و تلاش بیهوده برای تسلط بر امور تصمیم به بازگشت به پایگاه شاهرخی میگیرد اما تمامی سیستمهای هدایتی و ارتباطی هواپیما در راه بازگشت به پایگاه بعد از دور شدن از شی ناشناس به حالت عادی خود بازمیگردند .

در ساعت 01:40 بامداد دومین هواپیمای جت فانتوم به خلبانی سرهنگ دوم همافر پرویز جعفری برای شناسایی شی ناشناس به پرواز در می آید . سرهنگ  جعفری و کمک خلبان هواپیما بعد از مشاهده بصری شی نورانی ناشناس , رادار هواپیما نیز خبر از وجود یک شی پرنده در فاصله 27 مایلی(43 کیلومتری) هواپیما میدهد . این شی نورانی از نظر بزرگی در انداره هایی شبیه به یک هواپیما بوئینگ 707 است  و در حال حاضر باسرعت 150 مایل (240 کیلومتر) در ساعت به سمت جنوب در حال حرکت است و در فاصله 25 میلی(40 کیلومتر) هواپیما قرار دارد, این شی ناشناس گاهی حرکت میکند و گاهی هم در آسمان ثابت است . هنگامی که سرهنگ پرویز جعفری در 25 مایلی (40 کیلومتری) شی ناشناس نورنی قرار داشتند مشاهدات بصری خود را اینگونه بیان گزارش میکند :
تشخیص اندازه دقیق شی نورانی به دلیل نور زیادی که از این شی ساطع میشود دشوار است . رنگهای این شی نورانی به صورت متناوت میان رنگهای آبی , سبز,  قرمز و نارنجی متغیر و تغییر رنگ آن منظم است و به سرعت رنگها تغییر میکنند . فاصله تغییر رنگها خیلی کم و کمتر از یک ثانیه بیشتر میان  تغییر رنگها فاصله نیست .
در همان هنگام که هواپیما در حال حرکت به سمت جنوب و شی نورانی ناشناس بود شی ناشناس کوچک تری از شی بزرگ ابتدایی جدا شده و با سرعت زیاد به سمت هواپیمای سرهنگ جعفری حرکت میکند , سرهنگ جعفری به تصور اینکه  مورد حمله قرار گرفته است  ,اقدام به رهگیری شی دوم کرده و با استفاده موشک سایدوایندر تصمیم به حمله میگیرد ولی در لحظه شلیک موشک به ناگهان تمام سیتمهای کنترل موشک و سیتمهای ارتباطی از کار می افتد . خلبان با دیدن این شرایط با یک شیرجه سریع و تحمل فشار جی زیاد اقدام به چرخش و گریز از مهلکه میکند اما شی دوم ناشناس تا مدت زمان کوتاهی اقدام به تعقیب هواپیما تا فاصله 5 مایلی(7.5 کیلومتر) میکند و بعد از دور شدن هواپیمای جت فانتوم اقدام به بازگشت به سفینه مادر میکند و سفینه مادر (همان سفینه بزرگ نورانی ابتدایی) بر طبق مکالمات خلبانان هواپیما اقدام به دور شدن از موقعیت با سرعت صوت میکند و باز هم به محض دور شدن هواپیما از شی ناشناس نورانی تمامی سیستمهای هدایتی و ارتباطی هواپیما به حالت طبیعی خود باز میگردند .
در فاصله زمانی کوتاه  خدمه هوایپمای جت فانتوم  F-4 مشاهده میکنند شی نورانی کوچک تری نسبت به شی نورانی بزرگ ابتدایی از شی نورانی بزرگ جدا میشود و با سرعت نسبتا زیادی به صورت زاویه دار و مورب به سوی پایین در حال سقوط(یا فرود) است سرهنگ جعفری از فرصت استفاده کرده و در ارتفاع پایین تصمیم به نزدیک شدن به شی نورانی در حال سقوط میگیرد اما پیش از آن شی پرنده بعد از پرواز بر فراز فرودگاه مهرآباد, درمکانی در اطراف فرودگاه  مهرآباد با همان نور خیره کننده فرود می آید و تمام سیستمهای الکترومغناطیسی و ارتباطی در آن محدوده از کار می افتد . هواپیماهای غیر نظامی که در آن زمان در حال نزدیک شدن به فرودگاه مهرآباد بودند و یا در حال تماس با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد بودند همگی مدعی قطع شدن یکباره ارتباط خود با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد شده اند اما با تلاش سرهنگ شاهرخی و کمک خلبان هواپیما در حالی که تمام سیستمهای الکترونیکی هواپیما از کارافتاده بود هواپیمای جت F-4 موفق به نزدیکی به شی ناشناس  میشوند که در گزارش مشاهدات به شکل یک استوانه تخم مرغی شکل توصیف شده است که نوری کمتر نسبت به سفینه مادر سطح آنرا پوشانده بود و چراغهای چشمک زن به صورت یک کمربند به دور آن وجود داشت . روز بعد خلبانان دومین هواپیمای فانتوم با استفاده از هلیکوپتر با پرواز بر فراز منطقه سعی در پیدا کردن محل فرود شی ناشناس پرنده داشتند اما هیچ رد و اثری نیافتند اما تصمیم گرفته شد محل تقریبی فرود شی ناشناس پرنده در یک دایره با استفاده از دستگاهای ردیاب امواج رادیویی و بررسی تششعات مختلف (رادیو اکتیو و ….) بررسی شود که در هنگام این جستجو امواج رادیویی گوش خراشی در همان اطراف از یک خانه کوچک که در همان نزدیکی بود دریافت شد و وقتی از ساکنین خانه در مورد اینکه شب گذشته مورد غیر عادی ندیده اند سوال شد آنان پاسخ دادند ما دیشب صداهای عجیب به همراه نورهای عجیب مانند صاعقه دیده ایم .

گزارش از بازجویی اعضای این خانواده و یا منبع این امواج گوش خراش و حتی گزارشی از نتایج تحقیقات بررسی تششعات منتشر نشده است و بعد از سقوط شاه نیز هیچ مدرکی در این زمینه یافت نشد و مطالب بالا بر اساس مدارک گفته شاهدان این واقعه و مطالب منتشر شده از سوی سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا نوشته شده است .

فرم گزارش سازمان اطلاعات دفاعی امریکا(DIA):

الف) این مورد شامل گزارشهای مختلفی در زمینه یک کیس واحد است که توسط شاهدان مختلف در شمیران و فرودگاه مهرآباد و … که از آسمان و هم از روی سطح زمین در مکان های مختلف دیده شده است .
ب) جدا از وجود تعداد زیادی شاهد عام تعدادی از پرسنل نیروی هوایی که دارای علم و تجربه کافی هستند نیز بر وجود چنین شی ناشناسی گواهی داده اند .
ج) تمام این مورد توسط رادار مشاهده و تایید شده است.
د) تاثیرات الکترومغناطیسی ناشناخته همانند EME توسط دو هواپیما و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تایید شده است .
ه) تاثیرات فیزیولوژی قابل مشاهده ای مانند تاثیر در عضو بینایی پرسنل نیروی هوایی گذاشته است .
و) مقدار مانور پذیری بسیار بالایی برای شی ناشناس گزارش شده است .

با توجه به ظوابط و مدارک موجود این مورد قابلیت بررسی به عنوان یک شی نا شناس پرنده(UFO)  را دارد.

عقاید شاهدان :

یدی(یدالله) ناظری یکی از خلبانان اولین هواپیمای جت فانتوم معتقد است اشیا ناشناس پرنده(UFO)  میتوانند با سرعت چندین هزار مایل در ساعت مسافرت کنند . او  در ادامه میگوید : «…. این اشیا فراتر از سرعت و قدرت ما بودند و F-4 مطمئنا نمیتوانست به این اشیا ناشناس پرنده برسد ,هنوز هیچ کشوری نتوانسته به چنین وسایل پرنده ای با چنین قدرت و سرعتی دست یابد , مدتی بعد گزارشهایی منتشر شد که زمان آن  چند دقیقه قبل از این واقعه در تهران بوده است و خلبانان مصری شی ناشناسی مانند این شی را بر فراز دریایی مدیترانه رویت کرده اند و یا در همان زمان از رویت شی ناشناس نورانی در لیسبون پرتغال سخن گفته شده است.  من میگویم این شی پرنده از یک سیاره دیگر آمده بود .
تیمسار همافر نادر یوسفی معاون عملیات وقت نیروی هوایی میگوید «… من دو جت رهگیر درخواست کردم و فکر میکردم برای رهگیری و شناسایی آن کافیست اما نمیدانستم که آنها از کجا آمده اند , او در ادمه میگوید بسیاری از مدارک این رویارویی در اختیار سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) است و هیچ کس در ایران به این مدارک دسترسی ندارد . نادر یوسفی میگوید بعد از اینکه دومین هواپیمای فانتوم F-4 ارتباط خود را از دست داد و سیستمهای تسلیحاتیش از کار افتاد با یک مانور اقدام به گریز میکند و در هنگام گریز سرعت هواپیما به 2 ماخ هم میرسد اما شی ناشناس نورانی( دومین شی که کوچکتر بوده و از شی اولیه بزرگتر جدا شده بود) به تعقیب هواپیما اقدام میکند و به سادگی به هواپیما نزدیک میشود .
مسئول وقت برج مراقبت مهرآباد حسین پیروزی هم میگوید شی ناشناس پرنده(کوچک) در ارتفاع کم 2200 تا2500 پا بر فراز فرودگاه مهرآباد پرواز کرد که مانند یک استوانه بود که چراغهایی به دور آن بسته شده بود و وقتی که شی ناشناس پرنده بر فزار فرودگاه پرواز میکرد برق برج مراقبت قطع شده بود و تمام سیستمها از کار افتاده بودند و ما بادیگران ارتباطی نداشتیم .
روز بعد از حادثه سپهبد عبدالله آذربرزین یکی از معاونین فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی با تمام شاهدان این حادثه صحبت کرده و گزارشی کامل و جامع از وقایع رخ داده تنظیم میکند و در آن مینویسد تمامی شاهدان بر این باور هستند که هیچ کشوری به چنین تکنولوژی پیشرفته ای دسترسی ندارد و این اشیا ناشناس ساخت دست بشر نبودند .
این گزارش به همراه سایر مدارک تسلیم تیمسار حاتمی( از مشاورین نظامی شاه ) میشود و تیمسار حاتمی بعد از مشورت با شاه از گروه مشاوران نظامی آمریکایی حاضر در ایران به واسطه یک مقام بلند پایه نیروی هوایی ایران از ژنرال ریچارد سکورد (مسئول مستشاران نظامی امریکا در ایران)درخواست کمک میکند . ژنرال ریچارد سکورد بعد از اطلاع از این واقعه با توجه به حساسیت مقامات ایرانی که برای اولین بار بود با چنین حادثه ای رو برو میشدند و اهمیت موضوع برای آمریکا از لحاظ اینکه اگر عامل این وقایع  شوروی باشد که به تکنولوژی پیشرفته ای دست یافته است برای امنیت آمریکا یک فاجعه به شمار میرود مقامات مسئول را در واشنگتن را از ما حدث واقعه مطلع میکند و دکتر بروس مکابی از محققین برجسته در این زمینه به همراه چندین گروه تحقیقاتی از نیروی هوایی آمریکا و سازمانهای اطلاعاتی مامور تحقیق و بررسی موضوع میشوند و به ایران اعزام میشود . نیروی هوایی امریکا و سایر سازمانهای اطلاعاتی تمام مدارک و شواهد این حادثه را جمع آوری کردند و از تمامی شاهدان بازجویی کردند

مدارک و جزئیات دیگری از این واقعه :

در اول اکتبر1976 این واقعه با انتشار نوار مکالمات سرهنگ پرویز جعفری خلبان دومین هواپیمای جت فانتوم وارد مرحله تازه ای در این نوار مکالمه سرهنگ جعفری میگوید شی ناشناس به سرعت در حال نزدیک شدن به ماست و با وجود اینکه هواپیما با سرعت بیشتر از سرعت صوت در حال پرواز به سوی تهران است ولی شی ناشناس نورانی(کوچک) در حال نزدیکی به آنهاست . سرهنگ جعفری شی کوچک دوم نورانی را به اندازه قرص کامل ماه در آسمان توصیف میکند (شاهدان ماجرا به روی زمین هم دقیقا چنین تشبیهی برای توصیف شی ناشناس پرنده بکار برده اند)
چنین اشیا ناشناس پرنده ای در حدود 3 ساعت بعد در ساعت 01:00 بامداد 19 سپتامبر به وقت محلی در رباط پایتخت مراکش نیز دیده شده است و سفارت آمریکا در رباط گزارش میدهد پلیس گزارش هایی متعدد مردمی از رویت شی ناشناس نورانی که در ارتفاع پایین و موازی سواحل اقیانوس آرام دریافت کرده است که به شکل یک استوانه نورانی که چراغهای چشمک زن زیادی در آن دیده میشدو هیچ صدایی هم از آن شنیده نمیشد .
در آنزمان از احتمال سقوط یک ماهواره و شهاب سنگ سخن گفته شد اما سازمان اطلاعات دفاعی با توجه به مدارک بسیار و حادثه تهران چنین احتمالی را منتفی اعلام کرد . ماهوراه جاسوسی DSP-1 متعلق به ارتش آمریکا که مجهز به سنسورهای فروسرخ بوده و در نیمکره شمال و شوروی و در نزدیکی مرزهای شمالی حضور داشته در همان زمان متوجه تغییراتی در طیف فروسرخ شده است و به مدت 1 ساعت تمام این واقعه را با استفاده سنسورهای فروسرخ خود ثبت کرده است(که تاکنون منتشر یا خبری در مورد آن اعلام نشد)
در بخش اول مطلب شما تا اندازه ای با واقعه آشنا شدید و در در بخش دوم گزارش ابتدا شرح کامل مکالمات دومین هواپیمای جت (سرهنگ پرویز جعفری) در اختیار شما قرار میگیرد با ترجمه کامل متن گزارش دکتر بروس مکابی که بر اساس تحقیقات , بررسی و  مصاحبه با شاهدان حادثه بوده است به بررسی علمی و فنی این موضوع خواهیم پرداخت .

بخشی از مدارک و دست نوشته های گزارش دکتر بروس مکابی :

مصاحبه با حسین پیروزی در رابطه با پرونده ی یوفوهای شهریور 55 تهران

در آن زمان مسئول برج مراقبت فرودگاه مهرآباد((حسین پیروزی))بوده است که در حال حاضر یکی از اساتید صنعت هوایی کشور است و به عنوان مشاور وزیر راه و مدیر کل فرودگاه امام خمینی

هم فعالیت می کند.گفتگو با حسین پیروز شاهد عینی ماجرای مرموز آن شب را بخوانید.

در اول کار کمی درباره خودتان بگویید.

من متولد سال 1317 هستم.بعد از اتمام دوران دبیرستان از دانشگاه تهران لیسانس کتابداری گرفتم و بعد از آن در رشته زبان تحصیل کردم و مدرک کارشناسی زبان را نیز دریافت کردم.چون زیاد مطالعه می کردم و به مباحث هوا و فضا علاقمند بودم بعد از این رشته ها مهندسی مراقبت پرواز خواندم و بعد از آن هم دوره فوق لیسانس حمل و نقل را گذراندم.

ماجرای آن شب چطور آغاز شد؟

شب 29 شهریور حدود ساعت 5/10 شب بود که خانمی با برج مراقبت که من آن شب مسئول آن بودم تماس گرفت و با دلهره اعلام کرد که یک شئ نورانی که مانند پروانه ماشین 8 پره و 4 پره می شود روی خانه مان آمده و نورهای عجیب و غریبی دارد.خانه آن خانم در خیابان شریعتی فعلی بود.من قضیه را جدی نگرفتم و از آن خانم تشکر کردم.چند دقیقه بعد خانم دیگری و بعد از آن آقایی از شمیران تماس گرفتند و همین حرف ها را تکرار کردند.من خودم دوربین را برداشتم و به بالکن رفتم و آن وقت بود که شئ نورانی را در آسمان دیدم و در همان نگاه اول فهمیدم که نمی تواتد هواپیما باشد.

شیئی که دیدید به چه شکلی بود؟

نورش مثل لامپ فلورسنت بود.وسط آن نور قرمز چشمک می زد و دو طرف آن نور آبی دیده می شد.رنگ آبی آن بسیار خیره کننده بود.درهمان حالی که نگاهش می کردم شبیه به ماهی حلوایی به رنگ سرخ آتشی شد.بعد هم به شکل های مختاف مثل ستاره دریایی و یا دایره و با رنگ های نارنجی،زرد،سبز و بنفش دیده شد.یک لحظه بعد هم ناپدید شد که ناگهان متوجه شدم از شمال تهران به طرف جنوبی ترین نقطه تهران رفته است.آنقدر به سرعت جا به جا می شد که نمی توانستیم حرکت آن را ببینیم.به طوری که در ابتدا به همراه همکارانم فکر کردیم که دو یا سه جسم هستند.اما بعد متوجه شدیم یک جسم بزرگ و سریع است.مدتی بعد روی کوه های بی بی شهربانو ثابت ایستاد.

می توانید ابعادش را توصیف کنید؟

از فرودگاه مهرآباد که من نگاه می کردم تقریبا شمال شرق تهران بود اما آن چنان نورش زیاد بود که نشخیص اندازه دقیق آن غیر ممکن بود.مثل ماشینی که با نور بالا از رو به رو می آید و در ابتدا نمی توان اندازه آن را تسخیص داد.با اینکه ارتفاعش مدام تغییر می کرد ولی فکر می کنم طولش 20 متر بود.
بعد از آنکه متوجه شدید هواپیما نیست چه کار کردید؟

همان موقع موضوع را به مسئول پایگاه نیروی هوایی که در آن شب تیمسار یوسفی بود اطلاع دادم.تیمسار هم ابتدا فکر می کرد من قصد شوخی دارم ولی بعد از آنکه متوجه شد قضیه جدی است فورا دستور داد یک فانتوم F-4 از پایگاه آماده باش آن شب که پایگاه شاهرخی همدان (نوژه فعلی) بود،برای شناسایی بلند شود.خلبان عزیزخانی به علاوه یک خلبان دیگر با فانتوم اول پرواز کردند.ما در ابتدا فکر می کردیم ارتفاع این شئ 5هزار تا 6هزار پا است.ولی خلبان اعلام کرد که شئ در ارتفاع سی هزار پایی قرار دارد.موضوع دیگر آن بود که خلبان اعلام کرد که روی دو موج UHF و VHF خود و روی فرکانس اضطراری صدای بنگ بنگ که ما به آن Emergency Squash می گوییم را دریافت می کند که هیچ وقت این امر برای ما ممکن نبوده است.همان شب این مساله توسط دو هواپیمای Swiss Air و Luft Hansa هم گزارش شده بود.فانتوم ما با آنکه سرعتی حدود سرعت صوت داشت ولی نمی توانست به این شئ نورانی برسد.با کمی نزدیک شدن فانتوم به این شئ تمامی دستگاه های ناوبری و دفاعی آن از کار می افتاد و سیستم ارتباطی آن هم دچار اختلال می شد.بعد از تایید خلبان عزیزخانی که این شئ هواپیما نیست و یک شئ خارجی است فانتوم دوم هم از پایگاه شاهرخی پرواز کرد که خلبان اصلی آن سرگرد جعفری بود.

خلبان ها این شئ را چگونه توصیف می کردند؟

خلبان ها هم با چشم غیر مسلح می توانستند آن را ببینند.با همان رنگ های آبی،قرمز،نارنجی.اما آن طور که خلبان ها گزارش کردند روی رادار هواپیما هم هیچ اثری باقی نمی گذاسته است.سرعت این جسم به قدری زیاد بود که آنها با حدود سرعت صوت نمی توانستند زیاد به آن نزدیک شوند.چیزی که ما حدس می زدیم این بود که سرعت این شئ چند برابر سرعت صوت است.

تا انتهای ماجرا هر دو فانتوم حضور داشتند؟

نه.بعد از گذشتن مدتی از شناسایی و بعد از آنکه خلبان جعفری هم حرف ما را تایید کرد تصمیم گرفته شد که خلبان عزیزخانی به علت کم بودن بنزین به پایگاه شاهرخی برگردد و خفاش2(فانتوم سرگرد جعفری)شناسایی را ادامه دهد.سیستم های ناوبری فانتوم خلبان جعفری هم از کار افتاده بود و خلبان جعفری هم روی فرکانس 5/121 (فرکانس اضطراری) صدای بنگ بنگ را می شنید.ناگهان متوجه شدیم که جسم دومی از جسم اول جدا شده است.جسم دوم بسیار نورانی بود.نور بسیار شدیدی داشت و به سمت هواپیما حرکت کرد.ارتباط رادیویی سرگرد جعفری برای مدتی با ما قطع شده بود.جسم اصلی هم به صورت ثابت روی کوه های بیبی شهربانو ایستاده بود.خلبان جعفری بعد از مدتی برای ما تعریف کرد که وقتی از روی مهرآباد گذشته است شئ دوم بالای سرش بوده است.آن موقع جعفری سرعتش را کم می کند تا شئ نورانی جلویش بیفتد و آن را روی باغ های کرج با موشک بزند.اما بعد از برگشت به ما گفت قبل از آنکه کاری بکنم شئ نورانی خودش 100 متر جلوتر از هواپیما ایستاد.مثل آنکه مرا تله پاتی می کرد و فکر مرا می خواند.می خواستم شلیک کنم که دیدم دستگاه ها عمل نمی کنند.حتی ارتباط رادیویی بین من و خلبان دیگر هم مختل شده بود.با اشاره به خلبان دوم فهماندم که Eject کنیم.یعنی از هواپیما بیرون بپریم.به خاطر آنکه قصد هدف قرار دادنش را داشتیم می ترسیدیم به ما حمله کند.جالب آن است که دستگاه Eject هم که کاملا مکانیکی است و الکترونیکی نیست از کار افتاده بود.

سیستم Eject اصلا ارتباطی با سیستم الکترونیکی هواپیما ندارد؟

نه.Eject یک سیستم کاملا مکانیکی در هواپیما است.6موشک زیر صندلی خلبان قرار دارند که در کمتر از 8/0 ثانیه خلبان را 50 متر به بیرون پرتاب می کنند.تعجب خلبان هم همین بود که این سیستم هم که هیچ ارتباط الکترونیکی با هواپیما ندارد از کار افتاده بوده است.یادم می آید خلبان جعفری در جلسه ای گفته بود در آن موقع که سیستم Eject هم عمل نکرد با خودم گفتم خدایا با این همه تکنولوژی که به ما دادی هیچ کاری نمی توانیم در این وضعیت بکنیم!
بعد چه اتفاقی افتاد؟

شئ نورانی به تعقیب فانتوم پرداخت.حتی وقتی شئ نورانی و فانتوم از روی فرودگاه مهرآباد رد شدند یک لحظه(مانند فلاش)برق مهرآباد قطع و وصل شد.بعد ها فهمیدیم که اشکالی در سیستم برقی مهرآباد وجود نداشته است و سازمان برق منطقه ای هم پالس ثبت کرده است.بعد از این تعقیب و گریز شئ نورانی دوم به سمت ساوه رفت و با دور شدن آن سیستم رادیویی فانتوم دوباره وصل شد.آن موقع بود که خلبان جعفری اعلام کرد که شئ نورانی که من را تعقیب می کرد بسیار وحشتناک بود اما گویا فقط می خواست زهر چشمی به ما نشان دهد.اگر اجازه می دهید دیگر به پر و پایش نپیچیم و به پایپاه شاهرخی برگردیم.

تیمسار یوسفی که مکالمه را میشنید در همان موقع گفت که چون احتمال دارد تا پایگاه شاهرخی همدان به شما حمله کند می توانید در مهرآباد فرود بیایید.چند دقیقه بعد خلبان جعفری اعلام کرد که شئ نورانی دوم به سمت شئ نورانی اصلی رفته و دوباره داخل آن شده است.بعد هم چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که جعفری با فریاد اعلام کرد که شئ دوم دوباره از شئ اصلی جدا شده و به طرف زمین می آید.ما هم در آن موقع یک هاله نورانی را که به طرف زمین می آمد را دیدیم.جسم نورانی روی زمین نشست.سه مایلی جنوب پالایشگاه تهران.خلبان جعفری گفت که نور این شئ آن قدر زیاد است که من از این ارتفاع می توانم سنگ ریزه های بیابان را ببینم.شئ اصلی هم بالای سر جسم دوم مرتب دور می زد.

سعی نکردید به جسم دوم که روی زمین بود نزدیک شوید؟

تیمسار یوسفی همان موقع به جعفری گفت که امتحان کند که می تواند به آن نزدیک شود یا نه.سرگرد جعفری با فانتوم به سمت جسم دوم شیرجه اما به گفته خودش در 10 مایلی جسم دوم چنان هواپیما دچار لرزش شد که نتوانسته بود به آن نزدیک شود.ما به کلانتری شهرری و ژاندارمری اطلاع دادیم.چندین نفر از مردم هم با مهرآباد تماس گرفتند و این قضیه را گزارش دادند.در همان موقع متوجه شدیم که جسم اصلی رفت و در آسمان ناپدید شد.اما ماموران پلیس و هیچ کس دیگر بعد از رسیدن به محل اثری از جسم دوم پیدا نکردند.

روز بعد هم معلوم نشد چه بر سر شئ نورانی دوم آمده است؟

نه،فقط به مدت یک هفته تا ده روز در یک نوار 40 کیلومتری از روده شور تا دوشان تپه هر روز یک تا دو ساعت روی فرکانس اضطراری (5/125) صدای بنگ بنگ شنیده می شد.

درباره این فرکانس و صدای بنگ بنگ توضیح می دهید؟

وقتی مثلا سانحه ای برای یک هواپیما پیش می آید جعبه سیاه آن که حاوی اطلاعات مهمی است از هواپیما به بیرون پرتاب می شود.این جعبه در مقابل گرما و سرمای شدید بسیار مقاوم است.بعد از پرتاب به صورت اتوماتیک جعبه سیاه روشن می شود و روی همین فرکانس که معروف به فرکانس اضطراری است صدای بنگ بنگ شنیده می شود تا مسئولان با جستجوی صدا بالاخره جعبه سیاه را پیدا کنند.

در مدت این 10 روز منبع این صدا پیدا نشد؟

نه،چندین بار ماموران صدا را جستجو کردند.تا منبع صدا هم می رسیدند اما بعد از کندن زمین هیچ چیزی پیدا نمی کردند.

اتفاقات آن شب چقدر طول کشید؟

از 5/10 شب تا 4 صبح،بیشتر از 5 ساعت.

این جسم در رادار مهرآباد هم ثبت شد؟

نه،چند روز بود که رادار مهرآباد خراب بود.اما رادار فانتوم برای چند لحظه آن را ثبت کرد.

گفته می شود که بینایی خلبان جعفری بعد از این حادثه دچار مشکل شده بود شما خبری از این مورد دارید؟

من در مورد بینایی خلبان جعفری اطلاعی ندارم ولی برای چند وقتی هم خلبان جعفری هم خلبان عزیزخانی اجازه پرواز نداشتند.حتی گاهی که یک ستاره می دیدند تصور می کردند که همان شئ دوباره برگشته است.خود من بعد از تمام شدن آن حادثه به مدت 54 ساعت نخوابیدم.تا می خواستم بخوابم با تصویری از آن شئ از خواب می پریدم.

مثل آنکه فیلم این حادثه هم بازسازی شده است…

بله،بعد از انقلاب در شبکه دو و با کمک آقای میر فخرایی در گروه دانش با توجه به مشاهدات ما و با استفاده از همان کادر فرودگاه و خلبان عزیزخانی و جعفری فیلم این مشاهده بازسازی شد که بسیار شبیه واقعیت شده است که فکر کنم اکنون در آرشیو صدا و سیما هم موجود است.

مجموعا چند نفر شاهد این یوفوها بودند؟

به جز مردم عادی که با برج تماس می گرفتند تیم 16 نفره برج مراقبت که همگی دارای تحصیلات عالی هستند شاهد این ماجرا بودند.علاوه بر آنها مشاهدات چهار خلبان (دو خلبان در هر فانتوم) یکی از دلایل اعتبار این مشاهده است.

مجموعه این حرف های شما به این معنی است که شما اعتقاد دارید که این موجودات فضایی هستند؟

بله،من اعتقاد راسخ دارم که آنها موجوداتی ماورایی هستند که خیلی از ما هوشمندترند.آنها به کار ما نظارت می کنند اما ما را قابل ندانسته اند تا با ما ارتباط برقرار کنند.

ما وقتی می توانیم یک مساله را ماورا طبیعی فرض کنیم که هیچ توجیه علمی برای آنها پیدا نشود.آیا این مساله نمی تواند یک تکنولوژی سری متعلق به برخی کشورهای خاص باشد؟

وقتی می گویند میلیونها خورشید در کهکشان راه شیری وجود دارد پس حتما کرات دیگری هم می تواند وجود داشته باشد که در آن موجوداتی زنده باشند.نمی شود که ما بگوییم فقط ما در این زمین زنده هستیم و هیچ موجود هوشمند و زنده دیگری وجود ندارد.

می خواهم بگویم فکر نمی کنید بعضی از اشیا نورانی که اخیرا دیده شده ممکن است ماهواره های جاسوسی یا هر چیز دیگری باشد که به شکل شئ نورانی دیده شده است؟

احتمال آن وجود دارد.بعد از همین قضیه هم عده ای تا مدت ها در کیسه های پلاستیکی شمع روشن می کردند و آنها را با استفاده از گازی سبک به هوا می فرستادند و عده ای فکر می کردند بشقاب پرنده دیده اند.اما تمام این موضوعات را با تمام تحصیلاتی که داشتم و اطلاعات فنی که دارم وجود بشقاب پرنده ها را نفی نمی کنم و فکر می کنم در کرات دیگر موجوداتی وجود دارند.این اعتقاد شخصی من است و البته هیچ دلیل علمی برای آن ندارم.

این ها چیز هایی است که من با چشم خودم دیدم.فانتومی که تمام سیستم های ناوبری و دفاعی اش را از دست می دهد و دوباره به دست می آورد در اثر چه چیزی می تواند باشد؟آنها بسیار از ما هوشمند تر هستند و درباره ما تحقیق می کنند.

همان شب 45 دقیقه بهد که ماجرای تهران تمام شد این شئ نورانی در کشور پرتغال هم دیده شد.آنها با سرعتی چندین برابر صوت در حال رفت و آمد هستند.

hoomanufo.blogfa.com/post-45.aspx

******************************************************************

نقل از مجله دانشمند    شماره 533

سال ها پیش. پیش از آنکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی برسد واقعه ای در تهران روی داد که هم اکنون به عنوان (یکی از 10 پرونده برتر مربوط به مشاهده اشیای پرنده ناشناس در جهان) مطرح است. در این حادثه هواپیماهای جنگده ارتش ایران و (یک شی پرنده ناشناس) تا مرز درگیری پیش رفتند.

حوالی ساعت 12:30 دقیقه بامداد روز نوزدهم سپتامبر 1976 (28 شهریور ماه 1355 شمسی) به وقت محلی تهران پست فرماندهی نیروی هوایی ارتش چهار گزارش تلفنی از طرف شهروندان غیر نظامی ساکن در منطقه شمیران دریافت کرد که همه همه آنها از وقوع وقایع نامعاوم در آسمان شبانگاهی شهر حکایت می کردند.برخی از تماسگیرندگان  به شیئی شبیه به یک پرنده اشاره داشتند و برخی دیگر آن را همانند بالگردی با درخشش فوق العاده توصیف میکردند.برسی های

پست فرماندهی نشان داد که در آن هنگام هیچ بالگردی که بتوان گزارش های مذکور را به آن نسبت داد در ماموریت پرواز نبوده است و به این ترتیب یوسفی معاون عملیات در جریان اتفاق قرار گرفت. او در ابتدا این کونه عنوان کرد که شئ مذکور تنها یک ستاره بوده است.ولی پس از رایزنی با برج مراقبت فرودگاه بین المللی مهر آباد و مشاهده شخصی خود که شئ بسیار درخشان و بزرگتر از یک ستاره را به وضوح در آسمان رویت کرد تصمیم گرفت تا یک جنگنده فانتوم را از پایگاه هوایی

همدان واقع در 280 کیلومتری غرب تهران مامور پرواز و رهگیری پرنده ناشناس کند.هواپیمای F_4 در ساعت 1:30 دقیقه بامداد پایگاه را به سوی نقطه ای در 74 کیلومتری شمال تهران ترک کرد.خلبان و کمک خلبان اشاره کردند که شئ مورد نظر چنان درخشان بود که می شد آن را از فاصله 110 کیلومتری مشاهده کرد.زمانی که هواپیما به فاصله تقریبی 46 کیلومتری پرنده ناشناس رسید ناگهان تمامی دستگاه ها و وسایل ارتباطی آن از کار افتادند و به دنبال این واقعه عجیب خلبان که

ادامه تعقیب را ناممکن می دید تصمیم به ناتمام گذاشتن ماموریت و بازگشت به پایگاه گرفت. شگفت انگیز آن که به محض قطع تعقیب و تغییر مسیر در جهت پایگاه مجددا دستگاه ها به وضعیت عادی بازگشتند.در ساعت 1:40 دقیقه دومین هواپیمای فانتوم با هدایت ستوان پرویز جعفری عازم ماموریت رهگیری شئ ناشناس شد.او که اکنون دوران بازنشستگی را می گذراند در 12 نوامبر سال 2007 (21 آبان ماه سال جاری) در کنفرانسی که برای برسی این رویارویی در باشگاه ملی

خبرگزاری های ایالات متحده آمریکا بر گذار شده بود شرکت کرد و خواستار انجام یک سلسله تحقیقات بین المللی برای کشف ماهیت اشیای پرنده ناشناس موسوم به یوفوها شد.هواپیمای جعفری که در فاصله 50 کیلومتری توانست شی ناشناس را روی راداره خود قفل کند.مشخصات راداری یوفو شبیه به یک هواپیمای بوئینگ 707 بود.زمانی که جت F_4  با سرعت 204 کیلومتر بر ساعت به فاصله 46 کیلومتری شی پرنده ناشناس رسید یوفو آغاز به حرکت کرد و فاصله خود را با هواپیمای رهگیر حفظ کرد.

تخمین ابعاد شئ پرنده با چشم به دلیل درخشندگی خیره کننده آن امکان پذیر نبود.بنا به اظهارات خلبان نورهای ساطعه به رنگ های آبی سبز قرمز و نارنجی با الگویی به شکل مربع به ترتیب نسبت به هم چشمک می زدند ولی سرعت درخشش آنها به قدری سریع بود بود که می شد همه رنگ ها را با هم دید.در همان حال شئ مورد نظر و هواپیمایF_4 در مسیر جنوب به حرکت خود ادامه می دادند. یک شئ ثانویه کوچک تر از شئ اول جدا شد و با سرعت بسیار زیاد یه سوی

جنگنده فانتوم حرکت کرد.ستوان جعفری فکر کرد که به او حمله شده است و اقدام به شلیک یک فروند یک فروند موشک حرارت یاب (سایدوندر AIM_9 ) کرد ولی بی درنگ تمامی تجهیزات هواپیما و از جمله دستگاه های کنترل جنگ افزار و همه سامانه های مخابراتی از کار افتادند. خلبان جعفری که خود را در برابر خطره قریب الوقوع بی دفاع می دید در آخرین اقدام با شتاب ثقل منفی به سوی زمین شیرجه زد. شئ ناشناس دوم به سرعت از روی هواپیما عبور کرد و در فاصله 4/7 کیلومتری

پشت سره او توقف کرد و باره دیگر به سوی شئ ناشناس اول بازگشت و به آن ملحق شد.با استناد به نوار گفت و گوی خلبان و کمک خلبان شئ ناشناس پس از آن با سرعت چند برابر صوت دور شد.این بار هم به محض فاصله گرفتن هواپیما از از شئ پرنده ناشناس عملکرد تجهیزات و وسایل مخابراتی آن به وضع عادی بازگشت.اندکی بعد خدمه F_4 شاهد بودند که شئ نورانی دیگری از سمت مقابل شئ اول جدا شد و با سرعت زیاد مستقیم به سوی زمیت حرکت کرد. آنها فکر می کردند که این شئ بی درنگ به زمین اثابت خواهد کرد و انفجاری مهیب روی خواهد داد ولی پرنده ناشناس به آرامی فرود آمد. خدمه فانتوم در ارتفاع پایین تر بر روی محل فرود پرواز کردند و به موقعیت یابی نوری که زمین را روشن می کرد پرداختند.

جعفري بعدها گفت که شئ مورد نظر آنچنان تابناک مي نمود که در نور آن مي شد حتي سنگ ها و شن ها پيرامون محل آن را نيز مشاهده کرد.سپس هواپيما براي فرود رهسپاره فرودگاه مهرآباد شد.آنها متوجه شدند هر بار که از يک موقعيت مغناطيسي 150 درجه اي نسبت به مهرآباد مي گذرند دوچار اختلال مخابراتي و بروز اشکال در امر ارتباط مي شوند.

يک هواپيماي ديگر خطوط هواپيمايي هم که در همان هنگام در حال نزديک شدن به فرودگاه مهرآباد بود دوچار مشکل مشابهي شد و سامانه مخابرات آن از کار افتاد.اندکي بعد وقتي که هواپيماي F_4 در حال آخرين اقدام براي تقرب بود خدمه آن باز هم شئ پرنده ديگري را مشاهده کردند.اين شئ چهارم استوانه اي شکل بود و در دو انتهاي خود نورهايي چشمکزن

ساطع مي کرد.شئ مذکور از روي هواپيماي فانتوم پرواز کرد.برج مراقبت پرواز هيچ هواپيمايي را در منطقه گذارش نکرد.ولي زماني که خلبان فانتوم موقعيت و جهت يوفو را به آنها اطلاع داد پرسنل برج توانستند آن را مشاهد کنند.سال ها بعد مامور اصلي کنترل پرواز و يکي از فرماندهان نظامي مسئول پژوهش در اين پرونده افشا کردند که شئ مورد نظر از

روي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد هم گذشته و تمامي تجهيزات الکترونيکي آن را نيز از کار انداخته بود.پس از روشن شدن هوا خدمه فانتوم با يک فروند هليکپتر نظامي عازم محل فرود جسم پرنده سوم شدند.با اين حال هيچ ردي بر جاي نمانده بود.آنها منطقه را به سمت غرب دور زدند و در همين حال سيگنال مشخصي که بيب بيب مي کرد توجه آنها را به خود جلب

کرد.اين علامت در نزديکي يک خانه شديدتر مي شد.آنها در نزديکي خانه فرود آمدند و از ساکنان آن در اين باره که آيا شب گذشته شاهد حادثه اي نامعمول بودو اند يا نه پرس و جو کردند.اهالي گزارش دادند که صدايي مهيب شنيده تد و نوري شديد شبيه به نور حاصل از صاعقه را مشاهده کرده اند.بعد ها پژوهش هاي بيشتري روي محل فرود انجام شد و منطقه

از نظر برسي آثار تشعشعي به طور کامل تفتيش شد ولي نتايج اين برسي ها هيچ گاه در اختيار عموم قرار نگرفت.

گزارش DIA و بازتاب حادثه(DEFENCE INTELIGENCE AGENCY

مدارک مربوط به اين حادثه به خوبي توسط ( سازمان اطلاعات دفاعي ايالات متحده آمريکا)موسوم به  DIA جمع آوري و تاييد شد و نسخه هايي از گزارش آن براي کاخ سفيد . ورارت کشور. ستاد مشترک ارتش.سازمان امنيت ملي NSAسازمان جاسوسي مرکزي CIA ارسال شد.

همراه گزارش DIAفرمي وجود داشت که به ارزيابي کيفيت گزارش مربوط مي شد.در اين برگه تاييد شده بود که :
الف) شئ مورد نظر را شاهدان متعددي که در نقاط مختلفي نظير شميران مهرآباد و بستر يک درياچه خشک قرار داشته اند از چشم انداز هاي متفاوت( زمين و آسمان) ديده اند.

ب) بسياري از اين شاهدان اشخاص معتبري بوده اند(از جمله يک تيمسار نيروي هوايي.خدمه آموزش ديده پرواز و يک متصدي برج مراقبت.

ج) مشاهدات بصري توسط رادارها نيز به تاييد رسيده اند.

د) سه فروند هواپيماي ديگر وقوع آثار الکترومغناطيسي مشابهي را گزارش داده اند.

ت) عده اي از خدمه پرواز دوچار برخي آثار فيزيولوژيک (نظير مختل شدن ديد شب به دليل شدت درخشش شئ مورد نظر)شده بودند.

و) قالبيت هاي رزمايشي مشاهده شده در شئ پرنده ناشناش حالتي خارق العاده داشته.

چنانچه که مشخص است اين حادثه در زمان خود آن گونه که در خور رويدادي با اين درجه از اهميت و اعتبار به نظر مي رسد بازتاب عمومي کسترده اي نيافت و تنها معدودي از نشريات نه چندان پرشمار گان به آن اشاره کردند.از جمله نشريه
IRAN TIMES
چاپ واشنگتن دي سي در شماره اول اکتبر سال 1976 شرح دست اولي از حادثه را از زبان ستوان جعفري خلبان دومين

جت رهگير بدان گونه که بر نوار مکالمات واقعي حين تعقيب ضبط شده بود به چاپ رساند :

(( هواپيما با سرعت صوت به سمت تهران پرواز کرد.جعفري گفت که يوفو با مشاهده آمدن او بر سرعت خود افزود .به گفته وي اندازه شئ پرنده ناشناس نصف اندازه ماه کامل(بدن گونه که از زمين ديده مي شود) بود و از آن پرتو هايي به رنگ بنفش نارنجي و سفيد با شدتي در حدود سه براب ر شدت نور مهتاب ساطع مي شد))

به جعفري دستور داده شد که اگر نمي تواند نزديک شود به پايگاه برگردد.او دست از تعقيب کشيد ولي زماني که مي خواست بازگردد به مسئول کنترل اطلاع داد که شئ پرنده ناشناس تعقيب کنندگان خود را دور زده و اکنون در حال تعقيب آنها است.او گفت که در معرض خطر کاهش اجباري ارتفاع قرار دارد(چيزي داره از پشت سر من مي آد….فکر مي کنم

مي خواد خودشئ به من بزنه …همين الان از بغل گوشم رد شد).اين مقاله همچنين به شرح صحبت هاي خلبان درباره (يک شئ گرد نوراني با محيطي در حدود 4.5 متر که از يوفو جدا شده است مي پردازد.در گزارش ياد شده همچنين آمده است که واقعي بودن شئ مذکور قبلا توسط دو تن از خلبانان فانتوم. چندين نفر از مسئولان برج مراقبت و شاهداني

که از روي زمين آن را ديده اند به تاييد رسيده است.شاهداني که از روي زمين شئ مذکور را ديده اند گزارش داده اند که جسمي درخشان به سرعت آسمان را مي پيمده است.عده اي هم گزارش داده اند که شيئ تابناک را ديده اند که از آسمان فرو افتاده است.همچنين در سال 1978   MIJI QUARTERLY   که به صورت يک نشريه ادواري توسط فرماندهي

امنيت الکترونيک در سن آنتونيوي تگزاس به چاپ مي رسد و به موضوع ويژه جنگ هاي الکترونيک اختصاص دارد شرحي از ماجرا را که در اصل بر گرفته از همان گزارش DIA است منتشر کرده بود.مقاله مذکور با اين عبارت آغاز مي شود : هر خلبان گاهي در دوران فعاليت خود ممکن است با وقايع عجيب و نا معمولي مواجه شود که هرگز نمي توان آنها را به طور کامل و

مناسب با استفاده از منطق يا پژوهش هاي متعاقب حادثه توضيح داد .مقاله زير تنها به ذکر مجدد چنين رويدادي بدان گونه که توسط دو تن از خدمه يک فانتوم متعلق به نيروي هوايي شاهنشاهي ايران در اواخر سال 1976 گزارش شده است مي پردازد.هيچ گونه اطلاعات يا توضيح بيشتر درباره اين حوادث شگفت انگيز در دسترس نيست.اين داستان بايگاني خواهد شد و احتمالا به فراموشي سپرده مي شود.ولي به موضوع جذاب و احيانا هراس انگيز براي مطالعه بدل خواهد شد.يکي از

اسناد مهم ديگري که درباره اين حادثه وجود دارد مربوط به سفارت آمريکا در رباط است که در تاريخ 25 سپتامبر 1976 با اين عنوان براي وزارت کشور ايالات متحده ارسال شده است: موضوع : درخواست اطلاعات درباره اشياي پرنده ناشناس.اين گزارش آشکار ساخت که حدود 3 تا 4 ساعت بعد از وقايع تهران حوالي ساعت 1 تا 2 روز 19 سپتامبر به وقت محلي مراکش

شئ پرنده ناشناس با مشابهت بسيار در اين کشور مشاهده شده است. در گزارش آمده است که پليس مغرب گزارش هاي متعددي درباره شيئي که عمدتا در ارتفاع کم و به موازات ساحل اقيانوس اطلس پرواز مي کرده دزيافت کرده است.اين شئ پرنده ناشناس شکلي مدور يا لوله مانند با ظاهري درخشان و نقره اي رنگ داشته است و در حين پرواز رد منقطعي از

قطعات و بارقه هاي درخشان از آن بر جاي مي ماند.شئ مذکور هيچ صدايي نداشت.يکي از کارمندان سفارت که تامي از او در گزارش وجود ندارد اظهار مي دارد که خودش اين شئ را ديده استکه ظاهرا به آهستگي همانند هواپيمايي که آماده فرود مي شود در حرکت بوده است . بهگفته وي شئ مورد نظردر ابتدا شبيه يک صفحه مدور به نظر مي رسيد ولي بعدا که

نزديکتر شدظاهري شبيه به يک لوله را از خود نشان داد.ده روز بعد وزير کشور وقت ايالات متحده هنري کيسينجر در پاسخي که به اين گزارش داد خط سياست رسمي دولت اين کشور را درباره اشياي پرنده ناشناس در پيش گرفت.کيسينجر ادعا کرد : همان گونه که گزارش کميته کاندون مشخص کرده است همه اشياي پرنده ناشناس را مي توان به عوامل طبيعي نسبت داد و هيچ توجيهي براي برسي هاي بيشتر وجود ندارد.به گفته وي احتمالا مردم شاهد يک شهاب ثاقب يا بخشي


|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: یوفوها و بیگانگان , ,
برچسب‌ها: مشاهده , تعقیب , بشقاب پرنده , تهران , سال 1355 ,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/