چشمی که در بالای یک هرم ناقص در یک دلاری وجود دارد یادبودی از یک مذهب باستانی جهانی است که در سراسر جهان وجود داشته است.بقایای این یاد بود هنوز هم درخرابه های هرم ناقص و نمادهای چشم در تمدنهای زیادی دیده می شود. اهرام، معابدی بودند جاییکه معتقدان در آن به نیرویی مشغول می کردند که به آن باز شدن چشم سوم نام نهادند، که البته مدتها توسط کلیسا ممنوع شده بود، و برای مدتی هنوز توسط جوامع غربی به صورت راز حفظ شده بود.
چپ : جورج واشنگتن فراماسون در حالیکه پیشبندی ماسونی با نقش چشم سوم در مرکز آن است.
راست: چشم سوم درخشانی که در یک مثلث شکل نشانی بزرگ از ایالات متحده آمریکا
بنیان گذاران آمریکا- آنهایی که فراماسون بودند و یا آشنا با اصول یادبود سفارش برادری- راز گمشده- در نماد مهر بزرگ ایالات متحده آمریکا بودند.
این راز گمشده یک آیین باستانی جهانی بوده، که اکنون از دست رفته، اما هنوز قابل مشاهده در خرابه های تمدنهای اولیه هست، جاییکه ما یک الگوی شفاف و سازگار از اهرام و نماد چشمی که از جسم جدا شده می بینیم:
عکسی از خرابه های هرم خورشید به همراه چشمی تک که روی دیوار تراشیده شده بوده است. در مکزیکو
عکسی از خرابه های هرم به همراه سمبلی از یک چشم .ساکارا، مصر
عکسی از خرابه های اهرام به همراه نقش یک چشم در تمدن اهایو، آمریکا
عکسی از خرابه های هرم به همراه نقش هنری یک چشم، تمدن نازکا در پرو
عکسی از خرابه های هرم به همراه سمبل چشم سوم «اولان»،چیچن ایتزا، مکزیکو
عکسی از خرابه های هرم به همراه عکسی هنری از چشم سوم، سیسیل، ایتالیا
عکسی از خرابه های هرم خورشید به همراه اثر هنری شامل چشم سوم، در پرو
بر اساس تحقیقات دانشمندان گذشته، و در هم آمیختن آن با اکتشافها و نوآوریها در کتاب جدید» نوشته شده بر سنگ» آشکار میسازد:
رمزگشایی راز آیین پنهانی ماسونی که در کلیساهای گوتیک مخفی شده بود، این سمبلها اشاره به آیینی دارند که زمانی جهانی بوده است و یکبار مورد آزمایش قرار گرفته بوده است.
پزشکان متمرکز بر باز کردن این مرکز عرفانی و نورانی که چشم سوم نامیده میشود بودند، که گویند این چشم سوم جایی در مرکز پیشانی پنهان گشته است.
اعتقاد بر این است که چشم سوم ارگانی است از عوالم بالا، پیچیده تر، و فرم معنوی بشریت که بر روی زمین دربعد از طوفان نوح و در عصر طلایی زندگی می کرده است جاییکه مورخان کلاسیک به عنوان «بابل «، «شامبالا» و » آتلانتیس » می نامیدند.
از انسان به عنوان» بعد از طوفان نوح» ما هنوز دسترسی به این ارگان از اجدادمون که توسط دانشمندان قرن 19 و 20 مطرح می شود به نام «غده صنوبری» دسترسی داریم:
«ََیک بخشی معمولا کوچک است. زائده مخروطی از مغز همه مهره داران است که این در برخی خزندگان یه بخش ضروری از چشم می باشد، این ساختار در برخی از پرندگان به عنوان بخشی از اندازه گیری زمان به کار می رود و چند ساختار متفاوت چشم سوم ، یک ارگان ترشحه داخلی است یا صندلی روح..است»
بخش نهم فرهنگ لغت دانشگاهی
«صندلی روح» چیزی است که توسط فیلسوف فرانسوی رنه دکارت(1596-1650) توصیف می شود همان غده صنوبری است; او می گوید این غده پلی است که روح را به بدن متصل می سازد.
خوانندگان آشنا با ادیان شرقی می دانند که چشم سوم دارای سابقه طولانی در تاریخ هند، چین و آسیای جنوبی، جایی که آیین هندو، بودایی و تائو این دانش را نگاه داشتند.
بیش از یک ایده مذهبی، چشم سوم یک رسم و رسومی معنوی و کهن است.
چشم سوم بیندی نقطه ایی روی پیشانی هندو
چشم سوم،» اورنا» یا » ترینترا» نامیده می شود که با یک نقطه در وسط پیشانی بین دو چشم نشانه گذاری می شود.
با دو چشم بسته شما می توانید چشم سوم را باز کنید- نقطه بین دو چشم- و خود معنوی درونی را یا روح درون را مشاهده کنید.
در شرق، بیداری چشم سوم از طریق یوگا بدست می آید و مخصوصا یوگا کندالینی که وجود چاکرا آجنا یا چشم سوم را تعلیم می دهد. کندالینی در زبان سانسکریت باستانی به معنای» روشنایی» ، » روشن ضمیری» ، و اشاره به نوری که وقتی چشم سوم شما در حال باز شدن است دارد همان نوری که به شما می گوید که چه کسی در درون هستی.
این » اتحادیه با خدا» در مسیحیت غرب هزاران سال توهین به مقدسات در نظر گرفته شد ، و مجازات مرگ تحت تفتیش عقاید در نظر گرفته شد.
بالا چپ : بیداری چشم سوم از طریق یوگای کندالینی . بالا راست : عصای چاووش، محبوب در سراسر قرون وسطی در اروپا، نماد محرمانه کندالینی یوگا است.
سنت بر آن است که از راه های مناسب چشم سوم فعال گردد به » توازن» دو کانال مخالف در بدن( ایدا و پینگالا) در اطراف محور عمودی مرکزی ستون فقرات که سشومنا نامیده می شود.
توازن این اضداد می تواند یک نیروی سومی تضاد و هوشیاری ر ا باهم در چشم سوم متحد می سازد و توسط آن می توانید ماهیت واقعی خود ، نفس خود را ببینید و بدانید که چه کسی هستید.
«شما یک روح ندارید ، بلکه شما روحی هستید که یک بدن دارد.( لوییز)
این نیروی سوم» مرکز» و » تعادل» شماره سه می باشد، صدای اوم که توسط عارفان شرقی خوانده می شد. سمبل » اوم» شکلی است که خود مانند عدد 3 می باشد- چنانچه مورخان گویند.- دلالت بر تعادل اضداد:
بالا : سمبل » اوم» شکلی شبیه 3 می باشد، که عدد رییس فراماسون ها هم هست.
در فراماسونری عدد سه مهم ترین است… و ما نفوذ آن را در تمام مراسم شاهد هستیم…
- ارمیا، کتابچه راهنمای فراماسون ها 1881
همه جا در میان همه اقوام شماره سه از اعداد مقدس تلقی شده است…
در تمامی اسرار، از مصر تا اسکاندیناوی ما تقدس این عدد را می بینیم…
در فراماسونری، سه تایی مقدس از تمام اعداد عرفانی است.»
- آلبرت مکی، دایره التمعارف فراماسونری
چشم سوم به طور گسترده ایی در شرق استفاده می شود، که در رشته های متنوعی ظاهر شده است( یوگا، ذن بودایی، کاراته، چی کونگ، و آیکیدو). ایده چشم سوم، کاملا برای غرب بیگانه هست. با و جود زندگی کزدن در » عصر اطلاعات» جهانی شدن،هنوز به عنوان چیزی عجیب و غریب و بیگانه ومعمایی در ادیان غربی می باشد.
چطور این امکان دارد؟ ممکن است که یک تلاش عمدی برای پنهان سازی آن در پشت پرده باشد؟
بزرگترین راز «چشم سوم «فراماسونری
تصویر از یک چشم در جوامع غربی یک راز شایع است. تک چشم یکی از سمبلهای کلیدی در فراماسونری می باشد. در معابد ماسونی و ابرنس یک چشم کاملا مشهود است، در میان مکان هایی دیگر ،اما به مفهوم نشان آن برای خداوندی نیست به مفهوم پنهان سازی آن در پیشانی می باشد.
چشم همچنین ابزاری بر روی انجمن ردیابی وابسته به ماسونها می باشد، که دستوری کهن است که طراحی شده است که در تمام لژ مورد استفاده قرار گیرد و تعلیم داده شود(به تصویر پایین نگاه کنید.)
قدمت بیش از دو قرن، » انجمن ردیابی» یکی از آخرین نشانه های معتبر و دست نخورده ماسونی بوده است.
بالا: فرشی ناب از مانیتور ماسونی در سال 1820 که شامل نمادهای اصلی فراماسونری است: خورشید ، ماه، و چشم های عرفانی.
ما به سرعت به سمت چشمی که در قسمت بالا و مرکز پرتره می باشد کشیده می شویم.
اما تعداد کمی از ماها متوجه دو طرف راست و چپ می شویم که که دو رکن اصلی دیگر نیز می باشند که خورشید و ماه در کندالینی یوگا، ایدا و پینگالا کانال می باشند.
آیا واقعا پیامی هست در اینجا که ما چشم سوم پنهان و قدرتمندی در پیشانی خود داریم؟ که این چشم مرکزی می تواند موجب بیداری ما گردد؟
مثلث هندسی چشم سوم
آیا نماد چشم سومی که بر بالای هرمی ناقص قرار دارد بیش از یادآوری نمادهای چشم سوم و اهرام باستانی در خرابه های باستانی اهرام است؟
در سال 1924 در کتابی شگفت انگیز توسط عارفی آمریکایی، نویسنده گمنام آمریکایی «گریس موری» توضیح می دهد که:
چشم همه بین… سمبل از غده صنوبری یا چشم انسان… در میان خرابه های خیلی از تمدنها یافت شده است، در نتیجه این گواهی است از آیینی جهانی که از زمانهای خیلی دور وجود داشته است. ما هم اکنون در حال بازگرداندن این آیین جهانی هستیم، ما بر روی آن چشم همه بین بر بالای هرم دقیق شدیم.
بالا: روی مهر بزرگ اسکناس نشان می دهد که چطور» بیداری چشم سوم» در تمدن های اهرام باستانی آیینی جهانی بوده است. ماسونها آن را چشم تنها » چشمی همه بین» می نامند اما درک کمی از معنای واقعی آن وجود دارد. برخی دیگر این موضوع را خیلی ساده می گیرند و آن را » چشم خدا» می نامند،هر دو راه، این توصیفات مدرن تنها با کمی روشنگری بیان گردیده.
بیش از تعداد انگشت شماری از نویسندگان و محققان بر روی این چشم همه بین به عنوان چشم سوم هر زن و مردی که برای ما هم نیز قابل استفاده است تاکید کرده اند .
نویسنده معروف آمریکایی و فراماسون مارک تواین در سال 1899، چشم همه بین چشمی نیست که از بهشت ما را نظاره کند و یا چشم پیرمردی که بالا تر نشسته است بلکه این چشمی است که هر فردی می تواند به آن دست پیدا کند:
» این چشم عادی تنها بیرون هر چیزی را می نگرد، و از بیرون آن چیز به قضاوت می نشیند، اما این چشم همه بین به درون آن نفوذ می کند، و قلب و روح آن را می خواند، پیدا کردن ظرفیتهایی که نمایان می گردد و یا وعده داده می شود، و چیزهایی که نمی توان یافت.»
فراماسون دکتر باک(1916-1838) به شرح فیزیکی این چشم سوم و ارتباط آن با درجه استادی و درجه سوم فرماسونی » استاد میسون» می پردازد:
» آن چشم سوم نامگذاری شده است. هندوهای باستان آن را چشم شیوا نام نهادند، وباید یادآوری شود که شیوا سومین خدای سه گانه هندو به شمار می رود…این تحلیل شده است ، و در هر فردی به صورتی خفته مانده است…چشم شیوا، در حقیقت یک چشم همه بین است، فراروی از زمان و مکان و فراتر از سطح فیزیکی رفتن.»
دریک استاد واقعی ]ماسون[، پس از آن ، چشم شیوا ، غده صنوبری، نهفته در دیگران، فعال است.
اگر » باک» درست است، و تمرین کردن این » راز» بخشی از پایبندی ماسونی بوده باشد، سپس ماسونی ها مجبور بودند که در اروپا جایی که پالوده شوند را بنا می نهادند. با توجه به قدرت و تفتیش عقاید، ماسونها هیچ انتخابی نداشتند جز به منظور خفظ آداب و رسوم و دانش ، خود را پنهان سازند.
فراماسونها با به کار بردن چشم سوم» جادو» خوانده می شد و توسط کلیسا اعدام داشت، و در نتیجه دلیلی آشکارا برای پنهان سازی و حفاظت از ماسونی بوده است. از آنجا که بسیاری از غربی ها در حال حاضر بر این باورند که تمامی این تفتیش عقاید و آزار و اذیت مرتدان این تمایل کلیسا رو جهت سلطه جویی بر دیگران می دانند. سلسله مراتب کلیسا می دانست اگر بهشت توسط هر فردی قابل دسترسی باشد چه کسی به کشیش ها و کلیسا ها و متون اقتدا می کرد؟
در سال 1918 دکتر جرج واشنگتن کری به ما در کتاب خود «شگفتی های بدن انسان» به ما چنین می گوید:
» چشم همه بین… این چشم فراماسونی، چشم سوم است. در حالیکه من می دانم تعداد کمی از ماسونها از سمبلهای خود درک دارند، باقیمانده واقعیتی که آنها از آن استفاده کنند. »
این ایده به اصطلاح چشم همه بین در واقع امروزه نیز ادامه دارد. در کتب تحقیقات خودشان،» چشم انداز غیر معمول سرگی کنینکوف» (1874-1971) که توسط دانشگاه روتجر در سال 2000 منتشر شد، وندی سالموند و ماری توربو چنین توضیح می دهند که :
« هرم بزرگ یک سمبل نهفته است که اغلب به عنوان چشم همه بین یا چشم سوم دردرون آن بیان می شود. در این شکل نماد عرفانی فراماسونری قرار دارد.»
درکتاب 2006، ادن یا بهشتمحرمانه ، نویسنده معاصر، دکتر جوی جفری پاگ، این جور توضیح می دهد:
» منظور از اذعان چشم همه بین در فرامسونری همان چشم عقل بزرگ است. این عقل بزرگ به آنها که به دنبال اسرار مقدس و درک اشراق، بینش درونی و دانش بصری هستند ارائه می گردد. ارتباط با این عقل بزرگ از طریق چشم سوم( غده صنوبری) که در میان پیشانی است اتفاق می افتد.»
فراماسونری که اغلب » علم روح» هم نامیده می شد، چنین بوده که احتمالا شامل یکسری دستورالعملها در مورد دستیابی به این مخزن درونی در بیدار سازی این چشم سوم بوده است ، موهبت یک شروع با نیروهایی که با طبیعت ابدی خود به دنیا می آیند.
جمع بندی نهایی
امروزه متاسفانه فراماسونری محو شده است و خودش رو از اینگونه ایده ها دور می سازد، چشم سوم و چیزهایی مرتبط با آن/ هرگونه مفاهیم محرمانه مختومه اعلام شد و هرگونه برچسب توهین آمیز خورده است. چرا؟
جواب ساده است، به این دلیل که این آموزها به خذف کلمه » خدا «که از عهد عتیق می باشد از این معادله به طور کامل می انجامد.با توانمند سازی انسان با قدرت الوهیت خودش. این با فراماسونهای مدرن خیلی خوب هماهنگ نیست ، اما همانطور که می دانیم بسیاری از ماسونهای بالا مرتبه و آموزش دیده در گذشته شامل بسیاری نویسنده ها و محققان به چشم سوم و ایده های مربوطه وحقیقت ماسونری اذعان داشته اند.
بیچاره آن بشر که می بایست آن دانش را درآن قرون وسطی و تاریک و جو حاکم عقاید کلیسا برعموم که درهمان دروان پایه ریزی شده بوده نگاه می داشت دانش چشم سومی که فراماسونها در طراحی های کلیساهای عظیم الجثه و قصرها گنجاندند دانشی که در آن زمانها ممنوع شده بود و آنها به صورتی یک راز در طراحی این آثار گنجاندند.
نوشته شده در کتاب» نوشته شده برسنگ»
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13